مدیریت ریسک و سرمایه در بازار ارز دیجیتال؛ آموزش روش مدیریت سرمایه (ریدایرکت شد)


آموزش روش های مدیریت ریسک و سرمایه برای ورود به بازار ارز دیجیتال از جمله ضرورت‌های یک ترید با استراتژی موفق است.

ریسک به معنای احتمال رخداد اتفاقات منفی در فعالیت‌های شما و بخشی از ترید و معامله در بازار رمز ارزهاست. ریسک شانس ایجاد یک خروجی نامطلوب در معامله است که ضرردهی را به دنبال دارد. مثلا، ریسک 50 درصدی در یک پوزیشن شورت (فروش) به معنای احتمال 50 درصدی افزایش قیمت بیت کوین و ضرر شماست. بنابراین برای جلوگیری از چنین اتفاقی، باید با انواع ریسک و استراتژی‌های مدیریت آن در بازار ارز دیجیتال آشنا بوده و روش های مدیریت سرمایه را آموزش ببینید.

انواع ریسک در بازار ارز دیجیتال

در تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) هدف یافتن بهترین نقاط ورود و خروج در بازار است. اما پیش از سرمایه‌گذاری در بازارهایی مانند ارز دیجیتال که نوسان بسیار بالایی دارند، ابتدا باید با روش‌های مدیریت ریسک و سرمایه آشنا شوید. بنابراین پس از یادگیری نحوه مقابله با ریسک، آموزش تحلیل تکنیکال به شما در انجام یک ترید موفقیت‌آمیز کمک می‌کند.

بازار رمز ارزها در معرض انواع ریسک‌های مالی قرار دارد:

  • ریسک اعتباری (Credit Risk): این نوع ریسک بر پروژه‌های کریپتویی تاثیرگذار است. ریسک اعتباری در واقع احتمال ناکامی تیم توسعه یک پروژه در انجام تعهدات خود در زمان مقرر است. این نوع ریسک بیشتر در سرقت و کلاهبرداری بازار رمز ارزها نمود پیدا می‌کند. یک نمونه خوب در این رابطه، هک صرافی بایننس در سال 2018 بود که به سرقت 40 میلیون دلار انجامید.
  • ریسک حقوقی و قانونی (Legal Risk): ریسک حقوقی به احتمال رخداد یک رویداد منفی در رابطه با قوانین حقوقی و نظارتی اطلاق می‌شود. مثلا، ممنوعیت ترید ارزهای دیجیتال در یک کشور از این نوع است. یک مثال عملی از ریسک حقوقی مربوط به زمانی است که ایالات تگزاس و کارولینای شمالی دستور توقیف و توقف فعالیت صرافی رمز ارزی بیت‌کانکت (Bitconnect) را به جهت شبهات کلاهبرداری بودن آن صادر کردند.
  • ریسک نقدینگی (Liquidity Risk): ریسک نقدینگی در بازار ارز دیجیتال به شانس عدم توانایی یا ناتوانی یک تریدر در تبدیل پوزیشن خود به ارزهای فیات (دلار، ین، پوند، یورو و…) اطلاق می‌شود.
  • ریسک بازار (Market Risk): ریسک بازار به معنای شانس افزایش یا کاهش قیمت یک رمز ارز برخلاف پوزیشن باز شماست.
  • ریسک عملیاتی (Operational Risk): ریسک عملیاتی به احتمالی اطلاق می‌شود که معامله‌گر نتواند ترید، واریز یا برداشت انجام دهد.
  • ریسک امنیتی و فناوری (Technology and Security Risk): بلاک چین پشت رمز ارزها به‌عنوان یک دفترکل توزیع‌شده عمل می‌کند. در شبکه‌هایی مانند بیت کوین که از اثبات کار (PoW) استفاده می‌کنند، مصرف بالای انرژی توسط ماینرها می‌تواند تهدیدی بر پذیرش گسترده آن باشد.
  • ریسک حضانتی (Custody Risk): حضانت رمز ارزها از طریق والت‌های سرد یا گرم انجام می‌شود. با این وجود، امکان هک یا از دست دادن دسترسی به آن‌ها نیز وجود دارد.
  • ریسک صرافی (Exchange Risk): مواردی همچون بسته شدن حساب، قطعی سرور، دستکاری قیمت، سوق قیمت به استاپ لاس و مشکلات اتصال از جمله خطرات مربوط به صرافی‌های ارز دیجیتال هستند.
  • ریسک لوریج (Leverage Risk): لوریج و اهرم ابزاری است که در مقایسه با اندازه حساب، قدرت خرید بیشتری به تریدرها می‌دهد. از لوریج می‌توان برای گرفتن پوزیشن‌های بزرگتر استفاده کرد. این یعنی مثلا در هنگام ترید با لوریج 100 برابر، شما می‌توانید درآمدتان را تا 100 برابر افزایش دهید. اما دقت داشته باشید که ریسک از دست دادن سرمایه نیز به همین اندازه بالاست.

انواع استراتژی های مدیریت ریسک و سرمایه در بازار ارز دیجیتال

به‌عنوان یک قاعده کلی باید بدانید که «هیچ‌گاه نباید بیشتر از آنچه توانش را دارید ریسک کنید». با توجه به جذابیت ترید رمز ارزها، توصیه عمومی این است که بیشتر از 10 درصد از بودجه یا درآمد ماهانه‌تان را در این بازار سرمایه گذاری نکنید. از طرفی، معامله با پول قرضی هم توصیه نمی‌شود. استراتژی‌های مدیریت ریسک و سرمایه در بازار ارز دیجیتال را می‌توان به 4 دسته استفاده از تایم‌فریم‌های مختلف، نسبت ریسک به پاداش (Risk/Reward Ratio)، پوزیشن سایزینگ (Position Sizing) و حدضرر و برداشت سود (Stop Loss and Take Profit) تقسیم کرد.

استراتژی استفاده از تایم‌ فریم‌های مختلف

از آنجایی که نگاه به یک تایم‌فریم واحد بدون توجه به دید بزرگ‌تری از روند بازار اشتباهی رایج بین تریدرهاست، استفاده از تحلیل تایم‌فریم‌های مختلف به جلوگیری از باریک‌بینی کمک می‌کند. عموما تریدرهای حرفه‌ای زمانی که تحلیل‌شان در ابتدا روی تایم‌فریم‌های بزرگتر متمرکز است، از رویکرد بالا به پایین استفاده کرده و سپس با نگاه به معاملات در تایم‌فریم‌های کوچک‌تر، سیگنال‌های بازار را فیلتر می‌کنند. علاوه بر این، استفاده مناسب از تایم‌فریم‌های مختلف غالبا سناریوهایی با ریسک‌های پایین‌تر نسبت به پاداش بالقوه ایجاد می‌کند. این عامل، مدیریت بهتر ریسک و سرمایه در هنگام ترید ارزهای دیجیتال را به دنبال دارد.

برای مثال، تحلیل چارت 1 ساعته و 4 ساعته قیمت بیت کوین، ورود کم‌ریسکی را ایجاد می‌کند. در زیر، جزئیات این استراتژی را مشاهده می‌کنید:

استراتژی استفاده از تایم فریم های مختلف در مدیریت ریسک و سرمایه

  1. در ابتدا با نگاه به تایم‌فریم 4 ساعته، شاهد کشش قیمت به سمت بالا (10 کندل متوالی) بدون حرکت اصلاحی هستیم. بنابراین بر اساس این کشش، می‌توانیم منتظر یک اصلاح سالم به سمت پایین باشیم. حال می‌توانیم برای ورود کوتاه مدت به دنبال سیگنال‌هایی در چارت ساعتی بگردیم.
  2. در چارت 1 ساعته می‌بینیم که پس از شکست ناموفق خط مشکی، قیمت یک کندل ستاره دنباله‌دار (Shooting Star) را ایجاد کرده است که یک نطقه ورود عالی با توجه به کندل مشابه سقف بالاتر در چارت 4 ساعته است. به نحوه زیرش قیمت پس از تشکیل کندل شوتینگ استار توجه کنید. این اتفاق نتیجه نگاه به تایم‌فریم‌های بزرگتر است.

استراتژی پوزیشن سایزینگ یا مدیریت بر اساس حجم ورود

استراتژی پوزیشن سایزینگ تعداد کوین یا توکن‌های مناسب برای ورود به یک معامله را مشخص می‌کند. احتمال تحقق سود در معاملات رمز ارزها غالبا باعث تحریک تریدرها به سرمایه گذاری 30، 50 یا حتی 100 درصدی در این بازار می‌شود. با این وجود، این کار یک حرکت مختل‌کننده است که شما را در معرض ریسک مالی بالایی قرار می‌دهد. قانون طلایی این است: «همه تخم‌مرغ‌هایتان را در یک سبد نگذارید».

سه راه برای انجام پوزیشن سایزینگ وجود دارد:

  • رویکرد مقدار ورود در برابر مقدار ریسک
  • رویکرد کوسه‌ها و پیراناها
  • رویکرد معیار کِلی

رویکرد مقدار ورود در برابر مقدار ریسک

این رویکرد در استراتژی پوزیشن سایزینگ برای مدیریت ریسک و سرمایه، دو مقدار متفاوت را در نظر می‌گیرد. اولین مقدار شامل پولی است که شما مایل به سرمایه گذاری در هر ترید هستید. به این پول باید به‌عنوان اندازه (Size) هر سفارش جدید صرف‌نظر از نوع آن نگاه کنید. دومین مقدار پولی است که در معرض ریسک قرار دارد. مثلا پولی که قرار است در صورت عدم موفقیت معامله آن را از دست بدهید. با در نظر گیری این دو مقدار، حجم ورود یا همان سایز پوزیشن شما به صورت زیر تعریف می‌شود:

قیمت ورود × ((استاپ لاس – قیمت ورود) / (ریسک در هر ترید × اندازه سرمایه)) = اندازه پوزیشن

برای درک بهتر محاسبه این فرمول مثال زیر را در نظر بگیرید: فرض کنید خواهان خرید بیت کوین با تتر در قیمت هدف 13,000 دلار هستید. پارامترهای فرمول بالا به صورت زیر است:

  • اندازه سرمایه: 5,000 دلار
  • ریسک در هر ترید: 2 درصد
  • قیمت ورود: 11,500
  • استاپ لاس= 10،500

در این صورت حجم ورود ما به این معامله ارز دیجیتال BTC با هدف مدیریت ریسک و سرمایه، به صورت زیر خواهد بود:

1,150 = 11,500 × ((10,500 – 11,500) / (0.02 × 5,000)) = اندازه پوزیشن

پس مقدار پول ایده‌آل برای سرمایه گذاری در این ترید 1,150 دلار یا 23 درصد از سرمایه است. بنابراین به خاطر استاپ لاسی که تعیین کرده‌ایم، تنها 2 درصد از پول‌مان با فعال شدن حد ضرر تعیین‌شده در معرض از دست رفتن قرار می‌گیرد.

رویکرد کوسه‌ها و پیراناها

مفهوم پوزیشن سایزینگ یا تعیین اندازه پوزیشن به متنوع‌سازی سرمایه گذاری‌هایتان نیز مربوط می‌شود. دکتر الکساندر الدر (Alexander Elder) که خالق این مفهوم است، دو قانون را تعیین کرده است:

  • محدود کردن هر پوزیشن به 2 درصد ریسک. آقای الدر ریسک را به گاز کوسه تشبیه کرده است. گاهی اوقات شما مایل به ریسک کردن مقدار بالایی پول هستید، اما ریسک این کار نیز به اندازه گاز کوسه بزرگ و فاجعه‌آمیز خواهد بود.
  • محدود کردن سشن‌های معاملاتی به 6 درصد در هر سشن. در یک موقعیت بازنده، ممکن است ذره ذره تمام سرمایه‌تان را از دست بدهید. آقای الدر این نوع ریسک را به حمله ماهی‌های پیرانا تشبیه کرده است که با گازهای کوچک از قربانی خود آن را ذره ذره از بین می‌برند.

با پیروی از رویکرد کوسه‌ها و پیراناهای آقای الدر، نتیجه این است که شما نباید بیشتر از 3 پوزیشن باز با 2 درصد ریسک، یا 6 پوزیشن با 1 درصد ریسک داشته باشید. این کار به معنای محدود کردن نتایج در ترکیب معکوس است؛ یعنی ضررها در هر ضرر بعدی کوچک‌تر و کوچک‌تر می‌شوند.

رویکرد معیار کِلی (Kelly Criterion)

معیار کِلی فرمولی است که توسط جان لری کلی (John Larry Kelly) در سال 1956 توسعه داده شد. این فرمول یک رویکرد پوزیشن سایزینگ برای مدیریت ریسک و سرمایه در بازار ارز دیجیتال است که درصد سرمایه برای ورود را مشخص می‌کند. این استراتژی برای معاملات بلند مدت مناسب است.

 (نسبت سود در تیک پرافیت / درصد موفقیت – 1) – (نسبت ضرر در استاپ لاس / درصد موفقیت) = اندازه پوزیشن

با استفاده از مثال قبل، پارامترهای فرمول به صورت زیر است:

  • اندازه سرمایه: 5,000 دلار
  • مقدار سرمایه‌گذاری‌شده: 1,150 دلار
  • موفقیت: 60 درصد
  • قیمت ورود: 11,500 دلار
  • استاپ لاس: 10,500 دلار
  • نسبت ضرر: 1.1
  • تیک پرافیت: 13,000 دلار

نتیجه استفاده از این فرمول برای اندازه پوزیشن به صورت زیر خواهد بود:

0.19 = (1.13 / (0.06 – 1)) – (1.1 / 0.6) = اندازه پوزیشن

این عدد 0.19 یعنی شما برای کسب بهترین خروجی در مجموعه‌ای از تریدها، نباید بیشتر از 19 درصد کل سرمایه 5,000 دلاری‌تان را ریسک کنید.

استراتژی نسبت ریسک/پاداش در مدیریت ریسک و سرمایه

نسبت ریسک/ریوارد (Risk/Reward Ratio) به مقایسه سطح واقعی ریسک با بازده‌های بالقوه می‌پردازد. در ترید و معامله، هرچه پوزیشن ریسکی‌تر باشد، سود آن نیز بیشتر خواهد بود. درک نحوه کار استراتژی ریسک به پاداش به شما اجازه می‌دهد تا در صورت ضرردهی یک ترید آن را بشناسید. نسبت ریسک/پاداش به صورت زیر محاسبه می‌شود:

(استاپ لاس – قیمت ورود) / (قیمت ورود – قیمت هدف) = نسبت ریسک به پاداش

با توجه به مثال قبل:

  • قیمت ورود: 11,500 دلار
  • استاپ لاس: 10,500 دلار
  • قیمت هدف: 13,000 دلار

در این مثال، نسبت ریسک/پاداش با هدف مدیریت ریسک و سرمایه در ارز دیجیتال بیت کوین به صورت زیر است:

1:1.5 یا 1.5 = (10,500 – 11,500) / (11,500 – 13,000) = نسبت ریسک/پاداش

نسبت 1:1.5 خوب است. توصیه ما به تریدرها این است که با نسبت کمتر از 1:1 معامله نکنند.

استراتژی پوزیشن سایزینگ

استراتژی استاپ لاس و تیک پرافیک

استاپ لاس یا حد ضرر به یک سفارش قابل اجرا اطلاق می‌شود که در هنگام کاهش قیمت به یک محدوده خاص، پوزیشن باز شما را می‌بندد. تیک پرافیت یا برداشت سود نیز یک سفارش قابل اجرا است که با افزایش قیمت به یک سطح خاص، سفارش باز شما را نقد می‌کند. هر دوی این رویکردها از جمله استراتژی‌های مدیریت ریسک هستند. استاپ لاس از شما در برابر معاملات ضررده محافظت کرده و تیک پرافیت باعث خروج شما از بازار در هنگام معکوس شدن روند می‌شود.

شما می‌توانید از برداشت سود و حد ضررهای متحرک (Trailing Stop Loss) که تغییرات نرخ را به صورت خودکار دنبال می‌کنند هم استفاده کنید. البته چنین ویژگی در همه صرافی‌های رمز ارزی در دسترس نیست.

نکات مهم در رابطه با مدیریت ریسک و سرمایه در بازار رمز ارزها

علاوه بر انواع ریسک و استراتژی‌های مدیریت آن، یک سری نکات کاربردی را در این بخش بررسی می‌کنیم که به موفقیت بیشتر شما کمک می‌کند.

  • پذیرش ناکامی و شکست: ریسک بخشی از معامله است. علاوه بر این، ما نمی‌توانیم آن را حذف کنیم، اما امکان مدیریت آن وجود دارد. بنابراین شما باید ضررهایتان را پذیرفته و برای تحقق سود در تریدهای آینده، به تصمیم‌های برنامه محور متکی باشید.
  • در نظر گرفتن کارمزدها: تریدرهای جدید عموما به کارمزد تراکنش‌ها توجهی ندارند. این کارمزدها شامل فی برداشت، لوریج و دیگر کارمزدها هستند. شما باید برای مدیریت ریسک و سرمایه خود به این کارمزدها توجه کنید.
  • تمرکز بر نرخ پیروزی یا وین ریت (Win Rate): ریسک‌ها همیشه آماده دلسرد کردن شما نسبت به معامله هستند. با این وجود، تمرکز بر تعداد دفعاتی که پیروز میدان شده‌اید، به توسعه یک خصیصه مثبت در ترید به شما کمک خواهد کرد.
  • اندازه‌گیری افت سرمایه یا دراودان (Drawdown): افت سرمایه به کل کاهش سرمایه اولیه شما پس از مجموعه‌ای از ضررها اطلاق می‌شود. مثلا، اگر از 5,000 دلار 1,000 دلار ضرر کنید، اندازه افت سرمایه شما 10 درصد خواهد بود. هرچه این افت بیشتر باشد، برای جبران آن به تزریق پول بیشتری نیاز دارید. همانطور که دکتر الدر توصیه کرده بود، به محدوده ریسک 6 درصدی پایبند باشید.

جمع‌بندی

ریسک در بازار رمز ارزها انواع مختلفی دارد و مدیریت آن شانس ایجاد یک خروجی نامطلوب در ترید را کاهش می‌دهد. با استفاده از روش ها و استراتژی های مدیریت ریسک و سرمایه می‌توانیم تهدیدها را به فرصت کسب سود تبدیل کنیم.

تهیه شده در بیت 24


برچسب ها:

ثبت نظر
نظرات کاربران (0 نظر)